خوب بالاخره مخملباف ها رسما قيد ايران را زدند و فرانسوي شدند و تازه پيشكشش كردند به همه آناني كه نه ميخرند، نه ميفروشند ...
چند وقت پيش بود كه با بچه ها از زمان جشنواره و اتفاقاتي كه پيرامون «اخراجي ها» و مسعود ده نمكي پيش آمده بود بحث مي كرديم. درباره تغيير نظرات و عقايد انسان ها در طول دوره هاي مختلف. هميشه بر اين باور بودم كه انسان ها اجازه دارند در طول زندگي نظرات و عقايد خود را تغيير دهند و با گذشته خود مخالف باشند اما به شرطي كه جرات پذيرفتن اين موضوع را هم داشته باشند كه اشتباه كردند.. همين تازگي ها فيلم هاي «جان مالكوويچ بودن» و«درخشش ابدي يك ذهن پاك» را ديدم كه به نوعي با خاطرات و درونيات آدم ها رابطه دارد.(تصادف جالبي است نه؟) اي كاش ما مسيري براي رفتن به درون اين آقايان را پيدا مي كرديم تا واقعا با آنچه در افكارشان مي گذرد آشنا مي شديم. يا لااقل آنها مي توانستند وارد مغزشان شوند و چيزهايي را پاك كنند... (راجع به اين دو فيلم كه جديدا به فيلم هاي محبوب زندگي ام اضافه شدهاند در روز نوشت بعدي ام خواهم نوشت البته فعلا منتظرم Adaptation را هم ببينيم كه سه گانه تكميل شده باشد.)
به تازگي پويان عسگري (كه جايش اينجا خالي است) و رفقايش در روزنامه شرق پرونده جالبي براي چهار فيلم كه بيست ساله شدند در آوردند كه يكي از آن ها «اجاره نشين ها» ساخته تحسين برانگيز داريوش مهرجويي بود.يكي از مطالب جالب اين پرونده نامه مخملباف (ببخشيد موسيو مخملباف) در مخالفت با نمايش فيلم «اجاره نشين ها» و جواب سيد محمد بهشتي مدير سينمايي آن زمان بود. جالب است بخوانيدش:
نامه مخملباف
بسمه تعالي
برادر بهشتي،
سلام خسته نباشيد. انصاف حکم مي کند که تلاش شما را در جهت رشد کمي سينما بستايم. اجرکم علي الله؛ اما وجود فيلم هايي چون اجاره نشين ها را به چه حسابي بگذارم. بي دقتي شما؟، بي اعتقادي شما؟، در صورت آخر اعتماد پاک مهندس موسوي را به شما نمي توانم نديده بگيرم. برادر عزيز از شما خيلي خوبي مي گويند. خيلي ها مي گويند دو سه سال پيش در محضر مهندس مرا امر به ثواب کرديد، يادتان هست؟ پس من باب ثواب مي گويم؛ حاجي واشنگتن را که گردن نگرفتيد، اجاره نشين ها به گردن چه کسي است؟ اگر فيلم را نديده ايد، ببينيد. اگر ديده ايد يک بار ديگر ببينيد. شما را به همان حضرت اباالفضل (ع) تکليف کسي چون من با شما چيست؟ ارج گذاريتان به جنگ را باور کنم يا اغماضتان را در مورد امثال اجاره نشين ها، اميدوارم که همچنان ما را متحجر ندانيد که مثلاً به هنر تبليغاتي و سفارشي معتقديم يا با انتقاد مخالفيم. اما انتقاد در چارچوب انقلاب و اسلام يا هجو اصل اسلام و انقلاب؟ توهين مي شود اگر بگويم فيلم ديدن بلد نيستيد. مي توانيد بنشينيد با هم اجاره نشين ها را ببينيم. من باب ثواب گفتم، گناه که نکرده ام؟، واقع قضيه اين است که دو ساعت پيش که فيلم را ديدم حاضر بودم به خودم نارنجک ببندم و مهرجويي را بغل کنم و با هم به آن دنيا برويم. اما يک ربع پيش که با قرآن استخاره کردم خوب آمد که به شما بگويم و نه به کس ديگر. اداي وظيفه کردم؛ ثواب يا گناه؛ آخرت خودتان را به دنياي ديگران نفروشيد.
محسن مخملباف
پاسخ بهشتي به مخملباف؛
«بسمه تعالي
هنرمند گرامي برادر مخملباف
با سلام
نامه پرمطلب و موجز و برادرانه شما را خواندم. از اظهار لطف شما برادر گرامي سپاسگزارم. به دليل اشتغالات مربوط به جشنواره متاسفانه هنوز موفق به ديدن بسياري از فيلم ها نشده ام. در مورد فيلم اجاره نشين ها با نظراتي که تا به حال از جانب برادران مسلمان و مطلع به سينما شنيده ام عموماً آن را فيلمي متوسط در سطح برنامه هاي انتقادي تلويزيون ديده اند و البته با ساختي سينمايي. بسيار خوشحال مي شوم اگر نظرتان را مشروح تر بدانم.
اميدوارم هر چه زودتر موفق به ديدن اين فيلم و فيلم هاي ديگر جشنواره بشوم و همچنين از نظر مشروح شما نيز راجع به اين فيلم و احياناً فيلم هاي ديگر امسال مطلع گردم.
با تشکر مجدد از عنايت شما و با اميد به توفيق شما در راه خدمت به اسلام و مسلمين.»
سيدمحمد بهشتي
پی نوشت: یکشنبه شب 14 مرداد ماه 1386: تیم ملی بسکتبال ایران برای اولین بار قهرمان آسیا شد... واقعا دمشان گرم که خیلی خوشحالمان کردند.
شما هم بنويسيد (9)...